پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
راه های افزایش اعتماد به نفس
نوشته شده در سه شنبه 23 تير 1394
بازدید : 546
نویسنده : تیرداد

بسیار ساده است. فقط باید کمی وقت گذاشت و به خود اعتماد کنیم ...

1- عشق ورزیدن به خود! نه خود ستایی و خود بزرگ بینی بلکه دیدن جنبه های مثبت درونی خود بجای تمرکز بر جنبه های منفی

2 - تفکر مثبت . دائم به خود تلقین کنید که من اعتماد به نفس بالایی دارم ... من از هیچ کس پایین تر نیستم...من ....

 3-مراقبت از سلامتی. فکر سالم در بدن سالم است . پس از بدن خود به خوبی محافظت کنید.

4- توجه به ظاهر خود. افرادی که به وضعیت ظاهری خود می رسند احساس شایستگی دارند

5- تبسم . همیشه در روابط اجتماعی خود سعی کنید لبخند و تبسم بر لب داشته باشید.

6 - تنفس عمیق . شعس کنسد بارها تنفس و دم و بازدم عمیق داشته باشید . امتحان کنید....

7- ورزش

8 - راسخ بودن.منتظر نباشید که دیگران نظرتان را تائید کنند . به نظر و رای خود اعتماد کنید. همیشه نمی توان همه را راضی نگه داشت.

9-تشویق خود. هر وقت کار خوبی انجام دادید خو را تشویق کنید. به خودتان آفرین بگویید...

توکل به خدا. هیچ وقت از توکل به خدا غافل نشوید.

مطالعه کنید و اطلاعات عمومی خود را بالا ببرید.

 




تفاوت افراد موفق با افراد ناموفق
نوشته شده در شنبه 20 تير 1394
بازدید : 534
نویسنده : تیرداد

به طور یقین انسان های موفق و ناموفق از نظر فکری و رفتاری تفاوتهایی با هم دارند که این تفاوت منجر به تمایز آنان خواهد شد.

نخستین تفاوت :

با نگاهی به نخستین تفاوت در میابیم که افراد موفق علاقه مند هستند که دیگران نیز به موفقیت دست یابند . در مقابل افراد ناموفق از موفقیت دیگران دلگیر ، عصبی و سرخورده می شوند! و بیشتر تمایل دارند که همیشه خودشان موفق شوند و دیگران شکست خورده !

افراد موفق ، موفقیت خود را در گرو موفقیت دیگران می بینند زیرا عقیده دارند رقابت سالم منجر به افزایش انگیزه و ایجاد فرصت ها خواهد شد.

تفوت دوم :

افراد موفق از تغییر استقبال می کنند ولی افراد ناموفق همیشه از تغییر واهمه دارند و هراسان هستند. انسان های موفق می دانند که تغییر و تحول یکی از اجزاء اصلی زندگی است بنابر این بجای قرار گرفتن در یک شرایط خاص باید تغییر کرد و به تعالی رسید....

ادامه دارد...




انشای پسر بچه آلمانی به پدر رفتگرش
نوشته شده در سه شنبه 16 تير 1394
بازدید : 787
نویسنده : تیرداد

پدر عزیزم، من به خوبی می فهمم که بسیار با شرف است آنکس که انسان باشد و بین آشغالها نان پیدا کند ، تا

آن کس که آشغال باشد و بین انسان ها نان پیدا کن...!

این متن برنده جایزه BEAUTIFUL LIFE آلمان شده است...




چگونه مدیریت کنیم؟
نوشته شده در سه شنبه 16 تير 1394
بازدید : 432
نویسنده : تیرداد

مدیر همان رهبر است. رهبر کسی است که هم اقتدار دارد هم نرمش. اقتدار مدیر تموجب می شود سازمان به راحتی بحران ها را پشت سر گذاشته و سریعتر و مطمئن تر به اهداف متعالی خود دست یابد. فراموش نکنیم قدرت و اقتدار زمانی کارساز است که روابط انسانی مثبتی در سازمان ایجاد شده باشد. تا زمانیکه کارکنان خود را شریک اهداف سازمان نبینند و به عبارت ساده تر سازمان را خانه دوم خود نپندارند اقتدار قدرت فایده ای ندارد! امروزه دوره کسب قدرت با فریاد و خشونت و ایجاد رعب و وحشت گذشته است.مدیری که زورمی گوید و فریاد می زند خیلی زود اعتبار و اقتدار خود را از دست می دهد.

ادامه دار...




مدیریت چیست؟
نوشته شده در سه شنبه 16 تير 1394
بازدید : 420
نویسنده : تیرداد

مدیریت تلفیقی است از علم و هنر. به عبارتی باید هم علم آن را آموخت و هم تجربه لازم را داشت. مثل شعبده بازی که علم کار را دارد و با تجربه زیبایی کارش چند برابر می شود.

برخی می گوید مدیریت یعنی تسلط بر سازمان و بعضی می گویند مدیریت نشتن بر قلبها ست ! فراموش نکنیم که سازمان با یک کارخانه و کارگاه تفاوت دارد! توجه داشته باشیم افراد سازمان مجموعه ای هستند همراه مدیر که بیشتر اوقات زندگی خود را در این مجموعه سپری می کنند.

مدیر حتما نباید رشته مدیریت خوانده باشد و یا از کتابفروشی کتابی مدیریتی بخرد و حفظ کند و بعد بشود مدیر! بلکه باید دنبال واقعیت و عمکرد و عکس العملها بود.

در پست قبلی گفتم مدیری می شناسم که حاضر است تمام زمینهای اطراف محل کارش را با بیل شخم بزند ولی پست مدیریتی را از او نگیرند ! به نظرتان او یک مدیر است؟ بر قلبها مدیریت می کند؟ ماندگار است؟

خیر ! او بر قلبها حکومت نمی کند بلکه دستور می دهد و انتظار چشم گفتن دارد زیرا خودش نیز همانطور است ! حال چرا مدیریت به این درجه از عمل می رسد؟ ساده است ! چون توانایی و تبحر لازم را ندارد. دستور می دهد چون می ترسد کارمندش بیشتر توسط بالا دستیها دیده شود و جایگاهش به خطر بیافتد؟ چه کار کند؟ این هم ساده است باید علم محیطی خود را بالا ببرد انوقت دیگر ترسی وجود ندارد! هر چند که مدیر نالایق یا به عبارتی مدیر سفارشی از دانش زیر دستش می ترسد! مدیر توانمند به دانش زیردستش می بالد و افتخار می کند...

ادامه دارد




مدیر
نوشته شده در سه شنبه 16 تير 1394
بازدید : 460
نویسنده : تیرداد

درود به همه عزیزان ارجمند

خوش آمدید . هدف عمده بنده از ایجاد این وبلاگ بیان دیدگاه های خود در حوزه مدیریت و مدیریتی ! است . خوشحال می شوم که عزیزان منت بگذارند و همکاری و همفکری نمایند.

در ابتدا توجه شما را به متن جالبی از مجله موفقیت جلب می کنم:

بعضی ها در محیط کار مدیر هستند و بعضی ها در خانه. بعضی ها میز مدیریتی دارند و بعضی ها جایگاه مدیریتی . بعضی ها مدیر هستند و بعضی ها مدبر. بعضی ها پیپ مدیریتی دارند و بعضی ها تیپ آن. بعضی ها رنگ مدیریت دارند و بعضی ها طعم آن . بعضی ها حکم مدیریت شان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضی ها ازجنس عمل و کارکرد و تجربه شان . بعضی ها تنها یک مدیر هستند و بس و بعضی ها مدیر هستند و یک دنیا ارزش . بعضی ها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضی ها عملکردشان یک عمر . بعضی ها عشق مدیریت دارند و بعضی ها مدیر عاشق هستند. بعضی ها بر نام سازمان مدیریت می کنند و بعضی ها مدرک مدیریت دارند و بعضی ها درک مدیریت ....

راستی ، انصافا" جایگاه من و شما و ما ، در کجاست؟

هفته گذشته یکی از مدیران کل به نکته جالبی اشاره کرد: بعضی ها حاضرند کل سازمان را با بیل شغل بزنند در عوض مدیر کل باشند. بعضی ها حاضرند فقط مدیر کل باشند حتی اگر پولش را نگیرند. بعضی ها دیوانه وار پست مدیریتی را دوست دارن و اگر این میز را از ایشان بگیرند هر روز پیرتر از دیروز می شود...

.... ادامه در پست بعد انشاالله